مامان بدو!
امروز وقتی از سرکار برگشتم،مامان امیرمحمد بهم گفت: میدونی! امروز داشتیم با امیرمحمد بازی میکردیم که طبق معمول کارمون به دنبال هم دویدن منجر شد و زمانی که دیگه میخواستم استراحت کنم امیرمحمد اصرار داشت که بازم ادامه بدیم و وقتی بهش گفتم که پسرم آخه دویدن، خطرناکه! ممکنه باعث بشه که داداشی زود بدنیا بیاد! با خوشحالی داد زد: پس مامان بدو، میخوام زودتر داداشی رو ببینم!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی